صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 22907
تعداد نوشته ها : 15
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
حمید رضا علیخانی


  طب النبی و طب الصادق (علیهما السلام)

  (روش تندرستى در اسلام

سخنان جاویدان امام صادق(علیه السلام)درطب‏

وقتى مایعات بدن کثیف شد، بدن مریض مى‏شود

 و نیز مى‏گویند تمام مایعات بدن از خون تولید مى‏شوند، 

وقتى خون صاف باشد، مایعات دیگر نیز سالم خواهند شد 

و در نتیجه بدن سالم خواهد شد 

و اگر چنین نباشد بدن مریض مى‏شود 

و در چنین حالتى باید خون را تصفیه کرد تا کثیف بودن آن باعث بروز بیماریها نگردد.

براى تصفیه خون وسائل مختلفى وجود دارد که از جمله آنها حجامت کردن است که امروز میان پزشکان درباره آن اختلاف نظر وجود دارد، زیرا که خون اساس زندگى است و براى بیمار ضعیف که‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 147

قواى خود را از دست داده درست نیست که از خونش کاسته شود. و البته این سخن در بیماریها که با کمبود خون همراه است سخن درستى است ولى در غیر این بیماریها و براى کسانى که خونشان زیاد و یا کثیف است، حجامت از سودمندترین کارهاست.

             در ادامه مطلب.....................................................




 

   طب النبی و طب الصادق(علیهما السلام)


     

       (روش تندرستى در اسلام) 


سخنان جاویدان امام صادق(علیه السلام)درطب‏


-----------------------------------------------------


طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص137


سخنان جاویدان امام    در طب‏


امام صادق علیه السّلام سخنان جاویدان و آراء ارزشمند حکیمانه‏اى

 در طب دارد که اگر به آنها توجه شود و مورد عمل قرار گیرد، 

شایستگى آن را دارد که به عنوان پایه‏هاى ثابت و عمومى 

طب و ارکان بهداشت در هر عصر و در هر مکانى و براى تمام 

نسلها شناخته گردد. براستى که اینها سخنان کوتاهى است

 که عقول اطباء و دانشمندان از درک حقیقت آن ناتوان شده 

و پس از گذشتن قرنها و تغییر احوال و پیشرفت عقل بشرى و کثرت

 تجربه‏هاى علمى و عملى روشن شده است.

در اینجا برخى از این سخنان طبى را نقل مى‏کنیم تا شاهد

صدق گفتار ما باشد:

امام فرمود: در گذشته به طبیب، معالج مى‏گفتند. روزى موسى

 بن عمران عرض کرد: خدایا بیمارى از کیست؟ از سوى خدا 

خطاب رسید که از من است. موسى گفت: دوا از کیست؟ 

خطاب رسید که آن هم از من است. موسى گفت: پس مردم

 چه نیازى به معالجه‏کننده دارند؟ خطاب رسید که به وسیله

 آن به آرامش خاطر و طیب نفس‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 138

مى‏رسند. از آن زمان به معالج طبیب گفته شد.[1]***

 

و نیز امام صادق علیه السّلام فرمود: تا وقتى که بدن تو بیمارى

 

را تحمل مى‏کند از دارو بپرهیز.[2] مى‏گوییم: منظور از این سخن


 این است که بدن به طبیعت خود رها شود و داروهایى که چه 


بسا باعث ناراحتى‏هاى دیگر شود، مصرف نگردد.


*** و نیز فرمود: کسى که صحت بدن او بر بیماریش غلبه کند

 و در عین حال خودش را با چیزى معالجه نماید و بمیرد، من از 

او بیزار هستم. و در روایتى آمده که او به ضرر خود عمل کرده است

.[3] مى‏گوییم: در این باره احادیث متعددى از اهل بیت علیه السّلام

 رسیده و منظور این است که بیماریها به طبیعت خود گذارده شود 

ما دامى که بدن آن را تحمل مى‏کند و نباید تعادل مزاج را با علاج

 بر هم زد. 

امام رضا علیه السّلام فرمود: معالجه بدن مانند تعمیر 

خانه و اصلاح آن است که کم آن به زیاد آن منجر مى‏شود.

 و به عبارت دیگر بیمارى تخلف از قوانین طبیعى است 

و دارو این تخلف و انحراف را آشکار مى‏سازد و چون این 

تخلف در بدن به وجود آید آن را از صحت دور مى‏کند.

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 139

*** و نیز امام صادق علیه السّلام فرمود: شستن ظرف و 


جارو کردن آستانه خانه روزى را جلب مى‏کند.[4] مى‏گوییم: 


ظاهر این حدیث دستور نظافت و اهمیت دادن به آن است

 

چون نظافت از ارکان صحت و راحتى است و این دو از 


نعمت هاست و همان روزى است که نظافت آن را جلب مى‏کند، 


چون روزى فقط تحصیل مال نیست و منظور از «کسح» که در

 

روایت آمده جارو کردن و منظور از «فناء» صحن خانه است.


*** و نیز فرمود: کمتر آب بخور که آن باعث هر نوع بیمارى مى‏شود.

[5] مى‏گوییم: از مسلمات طبى است که آب خوردن زیاد بخصوص

 بر روى غذا و یا در اثناى غذا خوردن، باعث کندى هضم در 

معده مى‏شود. یعنى این کار، ترشحات معده را رقیق مى‏کند

 و چون هضم غذا مختل شد، تغذیه مختل مى‏شود و چون تغذیه

 مختل شد، بدن از غذا استفاده نمى‏کند و ضعیف مى‏شود و آماده 

پذیرش هر نوع بیمارى مى‏گردد. منظور امام از اینکه آب خوردن

 زیاد باعث هر نوع بیمارى مى‏شود، همین است.

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)،

ص: 140

و نیز فرمود: شایسته است که پیرمرد نخوابد 


مگر اینکه شکم او پر از غذا باشد 


که این کار براى او خواب آور است و دهان او را خوش‏بو مى‏کند

.

[6] مى‏گوییم: مشهور این است که کم خوردن غذا در

 

موقع خواب براى معده مفید است و اعصاب را آرامش 


مى‏بخشد و خواب را راحت مى‏کند ولى در پیرمرد این طور نیست

 

چون او نمى‏تواند زیاد غذا بخورد بلکه بیشتر از مایعات و غذاهاى

 

سبک استفاده مى‏کند و این غذاى اندک در مدت کمى هضم مى‏شود 


و او نیاز دارد که در فاصله‏هاى متعددى غذا بخورد. بنا بر این اگر او 


غذاى کمى بخورد و در اثناى خواب هضم شود و معده او خالى 


بماند ضعف بر او غلبه مى‏کند و نمى‏تواند خواب راحتى داشته باشد 


براى همین است که او نباید بخوابد مگر اینکه شکم او پر باشد


 تا خواب او راحت و دهان او خوش‏بو شود.


*** و نیز به عنوان بصرى فرمود: پرهیز کن از اینکه چیزى را بخورى

 که به آن اشتها ندارى که این کار باعث حماقت و ابلهى مى‏شود. 

و نخور مگر پس از گرسنگى. و چون خواستى بخورى غذاى حلال

 بخور و نام خدا را به زبان آور و سخن پیامبر خدا را به یاد آور که 

فرمود: آدمى ظرفى را که بدتر از شکمش باشد

 پر نکرد پس اگر ناچار باید غذا

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)،

 ص: 141

خورد، یک سوم آن را براى غذایش و یک سوم آن را براى آبش 


و یک سوم دیگر را براى نفس کشیدنش اختصاص دهد.[7] مى‏گوییم: 


اشتها همان گرسنگى و نیاز بدن به غذاست و میل به خوردن از


 آنجا ناشى مى‏شود و منظور حضرت از اینکه آن چه را اشتها 


ندارى نخور، همان چیزى است که بدن به آن میل و رغبت ندارد.

وقتى بر خلاف میل خورده شود، در بدن عکس العمل نامطلوبى

 مى‏گذارد از جمله اینکه ایجاد نفرت مى‏کند و باعث انقلاب در مزاج 

مى‏شود همان گونه که انسان از دوا نفرت دارد و بدین‏سان نظام 

بدن مختل مى‏شود و از غذا آن قوت لازم حاصل نمى‏شود 

و در نتیجه اعصاب ضعیف و مضطرب مى‏گردد و گاهى این

 اضطراب به مغز انتقال مى‏یابد چون منشأ اعصاب همان است 

و لذا امام مى‏فرماید که آن باعث حماقت و ابلهى مى‏شود. بعضى

 از حکما گفته‏اند: چیزى را که با اشتها مى‏خورى تو آن را خورده‏اى

 ولى چیزى که بدون اشتها مى‏خورى آن تو را خورده است، 

یعنى بیمار و ناتوانت مى‏کند.

و اما اینکه فرمود: چیز حلال بخور و نام خدا را به زبان آور، 

براى آن است که اگر دقت کنى خواهى دید که عوامل سلامت 

بدن منحصر در مادیات نیست بلکه معنویات 

و روحیات نیز در آن تأثیر دارد 

و مهمترین آنها اطمینان قلب و آرامش خاطر است که نفوس

 آرامش مى‏گیرد و دلها صفا مى‏یابد. از آنجا که غذاى حلال، نفس و روح را

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)،

ص: 142

خوشنود مى‏سازد و قلب را اطمینان مى‏بخشد، 


لقمه حلال و بردن نام خدا اهمیت فراوانى در فعالیت بدن دارد، 


بر خلاف غذاى حرام دل از آن در اضطراب است. براى همین است


 که امام با این سفارش روحى و با تحریک اعتقاد آرامش بخش

 

انسان را معالجه مى‏کند.

و اما سخن پیامبر که فرمود: «انسان ظرفى را که بدتر از شکمش

 باشد پر نکرد» این یک مطلب روشنى است و احتیاج به شرح ندارد 

و این سخن مانند سخن دیگر آن حضرت است که فرمود: 

معده خانه بیمارى و پرهیز سرآمد دواهاست. 

چون وقتى معده پر شود به کندى کار مى‏کند و چون به کندى کار کند 

بخارات و گازهاى معده به سوى بالاى بدن یعنى به طرف مغز متصاعد 

مى‏شود و فکر انسان از فعالیت مى‏ ماند.

براى همین است که پزشکان از مطالعه کردن پس از غذا نهى مى‏کنند.

 آنگاه مغز دچار سستى مى‏گردد و میل به خواب حاصل مى‏شود و 

کسى که با شکم پر بخوابد خوابهاى وحشتناکى مى‏بیند و گاهى

 خیالات باطل و افکار مشوش رخ مى‏دهد و این همان است که

 امام فرمود و از حماقت و ابلهى شخص پرخور خبر داد 

و براى همین است که

پیامبر معده را به سه قسمت تقسیم کرد یک سوم براى طعام 

و یک سوم براى آب و یک سوم براى نفس کشیدن. 

و لذا بعضى از پزشکان گفته ‏اند

از آنچه مى‏خورى فقط یک سوم آن را فایده مى‏ برى

 و دو سوم آن به نفع طبیب است که پس از این پرخورى،

 باید تو را معالجه کند. پس درست بیندیش.

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 143

*** و نیز فرمود: هر بیمارى از پرخورى است 


مگر تب که از بیرون وارد مى‏شود.[8] مى‏گوییم: از نظر طبى ثابت 


شده است که تب از میکروبهاى خاصى به وجود مى‏آید و علم جدید 


کشف کرده که بر خلاف اعتقاد قدماء تب از فساد اخلاط اربعه 


حاصل نمى‏شود. همچنین دانشمندان عصر اتفاق نظر دارند که 


امتلاء معده و پرخورى از مهمترین عوامل بیماریهاست چون معده مانند 


دستگاهى است که سوخت بدن را آماده مى‏سازد و غذا را که قوام 


جسم و روح با آن است به بدن مى‏رساند، وقتى معده با پرخورى 


ضعیف شد، زمینه براى پیدایش هر نوع بیمارى چه روحى

 

و چه جسمى فراهم مى‏شود.

براى همین است که امام‏ فرمود:  هر مرضى از پرخورى است .

بر خلاف تب که از خارج بدن وارد مى‏شود چون میکروبها از طریق 

هوا و آب و هر چیزى که حامل میکروب است وارد بدن مى‏شوند.

*** و نیز فرمود: همه این بادها از صفراى شدید و یا خون سوخته

 شده یا بلغم زیاد است، پس انسان باید پیش از آن که این طبائع 

بر او غلبه کند و او را هلاک سازد مواظب خود باشد.[9] مى‏گوییم:

 بدن انسان از عناصر جامد و نیمه جامد و مایع ترکیب‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 144


یافته است، جامد مانند استخوان و نیمه جامد مانند غضروف


 و مایع مانند اخلاط چهارگانه که عبارتند از خون و صفرا و بلغم 


و سودا. خون در رگها و صفرا در کبد و بلغم در عروق لنفاوى و 


سودا که همان ذرات جامع آغشته به خون است در طحال قرار دارند.


 این رأى بقراط است که تمام بیماریها را به فساد این اخلاط مربوط


 مى‏داند و از اینها بادها و گازهاى درد آور تولید مى‏شود، ولى طب 


جدید مى‏گوید: وقتى غذا در بدن سوخته مى‏شود ایجاد حرارت مى‏کند 


و اگر این سوخت و ساز ناقص انجام گیرد، رسوباتى در اعضاى بدن

 

منتشر مى‏شود که بیماریهاى گوناگون تولید مى‏کند.


ملاحظه مى‏کنید که این همان سخن پیشینیان است و تنها اصطلاحات 

عوض شده است. و لذا امام صادق علیه السّلام سفارش مى‏کند که

 انسان مواظب خودش باشد یعنى در خوردن اسراف نکند و غذاها

 را به یک دیگر مخلوط ننماید و موادى را که تند است و سوخت بدن 

را شدید مى‏کند و یا آن را ناقص مى‏کند، مصرف نکند که عواقب نامطلوبى

 به بار مى‏آورد و باعث مى‏شود که یکى از این اخلاط یا طبائع فاسد گردد 

و باعث هلاکت یا بیمارى شود.

*** و نیز فرمود: 

راه رفتن براى مریض باعث طولانى شدن بیمارى مى‏شود.[10]

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)،

ص: 145

مى‏گوییم: در این حدیث بر استراحت کردن بیماران تأکید شده است 


و تمام پزشکان عصر نیز بر آن تأکید دارند.


*** و نیز فرمود: اگر مردم در غذا خوردن اعتدال داشته باشند، 

بدنهایشان سالم مى‏شود.[11] مى‏گوییم: منظور این است که 

در خوردن رعایت میانه روى کنند و اسراف ننمایند و منظور این نیست

 که کم غذا بخورند و از مقدار لازم بکاهند. آرى تنوع‏طلبى و حرص 

در غذا باعث مى‏شود که غذاهایى را که با هم سازگارى ندارند 

با هم بخورد و یا زیاد بخورد و رودل کند که مادر تمام بیماریهاست

 بلکه گاهى باعث مرگ مى‏شود، چون این کار بر خلاف اعتدال است

 و بدن تحمل آن را ندارد.

*** و نیز فرمود: 

خوابیدن راحتى بدن و سخن گفتن راحتى روح 

                        و سکوت راحتى عقل است.

[12] مى‏گوییم: بدیهى است که اگر انسان خوب نخوابد 

و استراحت نکند و اعضاى بدن تجدید قوا نکند، نمى‏تواند

 وظایف خود را انجام بدهد و بدن ضعیف مى‏شود و نیروى آن کم مى‏شود. 

اما وقتى انسان مى‏خوابد، راحت مى‏شود. همچنین روح مى‏خواهد 

آنچه را که در نفس و قلب و فکر است اظهار کند پس باید 

با سخن گفتن استراحت‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 146

کند. سکوت نیز راحتى عقل است تا به عواقب امور نظر کند 

و حوادث را بررسى کند و به نتیجه‏هاى لازم برسد.

*** و نیز فرمود: در چیزى که باعث سلامت بدن مى‏شود، اسراف وجود ندارد. بلکه اسراف در چیزى است که موجب تلف شدن مال و ضرر به بدن مى‏شود.[13]*** و نیز فرمود: دوا چهار نوع است: حجامت و ضماد گذاشتن و قى کردن و اماله کردن.[14] مى‏گوییم: پیشینیان از پزشکان معتقد بودند که بیشتر بیماریها از فساد اخلاط به وجود مى‏آیند و به عبارت دیگر

وقتى مایعات بدن کثیف شد، بدن مریض مى‏شود

 و نیز مى‏گویند تمام مایعات بدن از خون تولید مى‏شوند، 

وقتى خون صاف باشد، مایعات دیگر نیز سالم خواهند شد 

و در نتیجه بدن سالم خواهد شد 

و اگر چنین نباشد بدن مریض مى‏شود 

و در چنین حالتى باید خون را تصفیه کرد تا کثیف بودن آن باعث بروز بیماریها نگردد.

براى تصفیه خون وسائل مختلفى وجود دارد که از جمله آنها حجامت کردن است که امروز میان پزشکان درباره آن اختلاف نظر وجود دارد، زیرا که خون اساس زندگى است و براى بیمار ضعیف که‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 147

قواى خود را از دست داده درست نیست که از خونش کاسته شود. و البته این سخن در بیماریها که با کمبود خون همراه است سخن درستى است ولى در غیر این بیماریها و براى کسانى که خونشان زیاد و یا کثیف است، حجامت از سودمندترین کارهاست.

همچنین وقتى معده پر از غذا و یا مواد زائد باشد، 

بهترین علاج آن استفراغ کردن است تا مواد زاید، 

از دهان بیرون شود و یا اماله کردن است تا آن مواد از پایین خارج شود 

و در صورتى که ناراحتى بدن در زیر پوست باشد و مثلا گازها و یا مواد فاسدى در زیر پوست تجمع کنند، گذاشتن ضماد چربیها و داروهاى خاص بر روى پوست تأثیر فراوانى دارد و به سرعت مرض را از بین مى‏برد.

*** و نیز فرمود: به حمام نرو مگر اینکه در شکمت چیزى باشد که هیجان معده را فرو نشیند و این بدن را قوى مى‏کند و نیز وارد حمام نشو در حالى که معده‏ات پر از طعام است.[15] مى‏گوییم: انسان وقتى وارد حمام شد، حرارت باطن شدت مى‏گیرد و در این حال معده دچار هیجان مى‏شود، پس اگر خالى باشد ضعیف مى‏شود و نیز اگر خیلى پر باشد آسیب مى‏رساند و لذا امام دستور مى‏دهد که معده در حال اعتدال باشد تا بدن قوى گردد.

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 148


و نیز فرمود: به پشت خوابیدن در حال سیرى

بدن را چاق و طعام را هضم و درد را از بین مى‏برد.

[16] مى‏گوییم: این بدان جهت است که اعضاى بدن اگر استراحت کند و آرامش یابد، به وظایف خود به شایستگى عمل مى‏کند و غذا به طور کامل تقسیم مى‏گردد و اگر مداومت یابد، بدن چاق مى‏شود و قوت مى‏گیرد و اگر قوت گیرد با بیماریها مبارزه مى‏کند و آنها را از بدن بیرون مى‏اندازد.


*** و نیز فرمود: براى هیجان خون سه علامت وجود دارد: 

جوش در آوردن در بدن و خارش در پوست و مور مور شدن بدن

(که انسان خیال مى‏کند که در بدن او مورچه راه مى‏رود).[18] 

و نیز فرمود: تب در سه چیز خارج مى‏شود: عرق کردن، شکم‏ روى و استفراغ کردن.

مى‏گوییم: تب کردن افراط در حرارت غریزى بدن است و اگر حرارت معتدل شود بدن سالم مى‏گردد و اگر حرارت کم باشد بدن ضعیف مى‏شود و اگر اصلا نباشد انسان مى‏میرد. این حرارت خادم طبیعى بدن است و باعث نشاط و قوت و حرکت مى‏شود ولى اگر مواد زائد و معدنى غیر ضرورى در بدن منتشر گردد و یا در زاویه‏اى از زوایاى بدن جمع گردد، حرارت شدت مى‏یابد تا این مواد را ذوب و دفع کند تا بدن سالم بماند و تب نشانه آن است. بنا بر این باید به این خادم به صورتى که امام راهنمایى نموده است کمک کرد و این کمک به صورت عرق کردن یا اسهال شکم یا استفراغ کردن حاصل مى‏گردد و این سه کار به دفع سمومات بدن کمک مى‏کند.

*** و نیز فرمود: بهترین چیزى که با آن مداوا مى‏کنید، حجامت و روغن‏مالى و حمام رفتن و اماله کردن است.

مى‏گوییم: تفصیل این مطلب گذشت دیگر تکرار نمى‏کنیم.

*** و نیز فرمود: دستهاى خود را پیش از غذا خوردن و پس از آن بشویید که فقر را از بین مى‏برد و بر عمر مى‏افزاید.

مى‏گوییم: امام صادق علیه السّلام اصحاب و پیروان خود را به این کار فرمان داده و آنان را با گفتن اینکه فقر را از بین مى‏برد و عمر را زیاد

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 151

مى‏کند، به انجام آن تشویق نموده است و شما مى‏دانید که نفى فقر و طولانى شدن عمر از آثار شستن دست قبل و بعد از غذاست. طب و تجربه ثابت کرده که نشستن آنها باعث بروز بیماریهاى گوناگونى مى‏شود که برخى از آنها منجر به مرگ یا فقر حتمى مى‏گردد، چون دستى که به سبب لمس اجسام خارجى آلوده به میکروب مى‏شود و به دهان و از آن جا به معده و کبد و قلب منتقل مى‏شود و به تمام اعضاى بدن مى‏رسد.

بدیهى است میکروب هر کجا که مجال یابد تخریب مى‏کند و هر کجا که زمینه‏اى براى رشد و نمود پیدا کند رشد مى‏کند و به تمام بدن آسیب مى‏رساند. وقتى انسان به سبب این که با دستان آلوده غذا خورده، مریض مى‏گردد، در اثر مداوا کردن این بیمارى مال خود را نیز از دست مى‏دهد و عمرش نیز کوتاه مى‏گردد، ولى اگر به شستن دست ملتزم شود و مجالى براى ورود میکروب به بدن ندهد، سالم مى‏ماند و مال خود را هم از دست نمى‏دهد و در نتیجه دچار فقر نمى‏شود و بر عمر او افزوده مى‏گردد.

*** ما در صفحات گذشته به طور اجمال سخنان امام صادق علیه السّلام را شرح کردیم تا روشن سازیم که امام، سخن را کوتاه و در کلمات با ارزش خود به مفیدترین خواص و سودمندترین چیزى که انسان مى‏شنود، اشاره کرده است، گویا که امام همواره حال مستمع و

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 152

ظرفیت شنونده را در نظر مى‏گرفت و به این سخن مشهور نظر داشت که با مردم به اندازه عقلهایشان سخن بگویید. از این گذشته سخنان امام در سطح بالا و پر مغز است و هر کس مطابق با درک و فهم خود از آن استفاده مى‏کند و لذا مى‏بینید که در این عصر که عقلها کامل شده، سخن امام را بهتر از پیشینیان مى‏فهمند؛ و به خدا سوگند این سخنان از طرق الهام و علم آسمانى است که از جد خود پیامبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و او از جبرئیل و او از خدا یاد گرفته است.

 از کسانى پیروى کن که سخن و حدیث آنان چنین است: جد ما از جبرئیل از خدا روایت مى‏کند.[19]


[1] ( 1) بحار الانوار ج 14

[2] ( 2) الفصول المهمه

[3] ( 3) همان

[4] ( 1) الاثنى عشریه

[5] ( 2) کشف الاخطار

[6] ( 1) کشف الاخطار

[7] ( 1) بحار الانوار ج 1

[8] ( 1) محاسن برقى

[9] ( 2) محاسن برقى

[10] ( 1) کافى

[11] ( 1) الفصول المهمه

[12] ( 2) مجالس شیخ صدوق

[13] ( 1) الفصول المهمه

[14] ( 2) همان

[15] ( 1) الفصول المهمه

[16] ( 1) بحار الانوار

[17] ( 1) بحال الانوار

[18] ( 2) بحار الانوار

[19] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

-------------------------------------------------------------------

-------------------------------------------------------------------

 

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص110


کسى به نام ذریح از صداى شکم خود پیش آن حضرت شکایت کرد، امام‏ فرمود: آیا درد هم دارد؟ گفت: آرى. فرمود: چرا از سیاه دانه و عسل استفاده نمى‏کنى؟ او چنین کرد و خوب شد.

مى‏گوییم: استعمال سیاه‏دانه با عسل چنین است که سیاه دانه را آرد مى‏کنند و با عسل خوب مخلوط مى‏کنند و روزى سه بار صبح و عصر و شب به اندازه یک فندق از آن مى‏خوردند.[2]

 

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص112

خالد بن نجیح مى‏گوید: به امام صادق (ع) از درد شکم خود شکایت کردم، به من فرمود: برنج را بگیر و آن را بشوى سپس آن را بکوب و به اندازه کف دست در هر غذایى بخور. سپس فرمود: کسانى را که اسهال دارند نان برنج بدهید در شکم مبتلا به اسهال چیزى سودمندتر از آن نمى‏رود و آن معده را دباغى مى‏کند و بیمارى را از بین مى‏برد.[3]

 

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص113

بلغم زیاد

امام صادق (ع) فرمود: مقدارى علک رومى و مقدارى کندر و مقدارى صعتر و مقدارى شونیز برگیر و هر کدام را جداگانه بکوب تا نرم شوند سپس از پارچه عبور بده و با عسل معجون کن و هر شب به قدر یک فندق بخور که ان شاء اللَّه نافع خواهد بود.[4]

 

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص114

کمى فرزند

عمر بن حسنه شتربان از کمى فرزند به امام صادق شکایت کرد، پس فرمود: از خدا طلب آمرزش کن و تخم مرغ و عسل بخور و نیز نقل شده کسى که فرزند نمى‏آورد بسیار تخم مرغ بخورد.[5]

 

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص120

امام صادق (ع) فرمود: با سیر مداوا کنید ولى پس از خوردن آن به‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 121

مسجد نروید[6]

و فرمود: پیامبر مى‏فرمود: سیر بخورید که آن دواى هفتاد نوع بیمارى است.[7][8]

 

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص121

 

در طب جدید ثابت شده که سیر عضله‏هاى قلب را تقویت مى‏کند و فشار خون را تنظیم و خون را تصفیه مى‏کند و با این کار بیمارى‏هایى‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 122

که از فساد خون ناشى مى‏شود مانند سختى حیض در زنها، مداوا مى‏کند. همچنین سیر پیرى زودرس و بواسیر و روماتیسم را از بین مى‏برد و مجارى تنفسى را باز مى‏کند و تنگى نفس را بهبود مى‏بخشد و بعضى از انواع سل ریوى را معالجه مى‏کند بخصوص اگر با شیر با هم خورده شود، چون به میکروب «کخ» که عامل بیمارى سل است تأثیر مى‏گذارد.

همچنین سیر در برابر بیماریهایى مانند آنفلونزا و تب مصونیت ایجاد مى‏کند و رنگ صورت را زیبا و سرخ مى‏کند و روده‏ها را بخصوص در اطفال از عفونت پاک مى‏سازد و از تیفوئید و دیفترى و خروسک حفظ مى‏کند.

گفته شده در شهرهایى که مصرف سیر زیاد است عمرها طولانى است و از سلامت خوبى برخوردارند: به اضافه اینکه سیر باعث پاکسازى عفونتهاى داخلى و از بین رفتن التهابها و زخمهاى مزمن و حاد معده مى‏شود حیض و ادرار را به خوبى دفع مى‏کند و سنگریزه و کرم را در اطفال برطرف مى‏سازد.[9]

 

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص124

 

امام صادق علیه السّلام پیش از دوازده قرن فرموده است:

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 125

ترب بخورید که در آن سه خاصیت است: برگ آن بادها را مى‏شکند

 و مغز آن ادرار را آسان مى‏کند و باعث هضم غذا مى‏شود 

و ریشه آن بلغم را قطع مى‏کند    [10][11]

 ------------------------------------------------------------------------------


طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص129

سیب‏

امام فرمود: سیب بخورید که حرارت را برطرف مى‏کند و درون را خنک مى‏کند و تب را مى‏برد.[12] و فرمود: اگر مردم مى‏دانستند که سیب چه خواصى دارد، بیماران خود را جز با آن مداوا نمى‏کردند و آن سریع‏ترین اثر را در قلب دارد و آن را شاد مى‏کند.[13] و فرمود: به تب‏دارانتان سیب بدهید که چیزى نافع‏تر از آن نیست.

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 130

این چیزى است که امام در کلمات کوتاه و جامع خود بیان کرده و پزشکان گفته ‏اند: سیب نشاط آور و تقویت‏کننده قلب و دماغ و کبد است و هم خوردن و هم بوئیدن آن مفید است و نیز سیب براى خفقان و تنگى نفس فایده دارد و ضعف دهانه معده را اصلاح مى‏کند و اشتها آور است و سیب پخته براى تسکین سرفه خوب است و بیماریهاى پوستى و بیخوابى را تخفیف مى‏دهد.[14]

 

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص130

فرمود: انار را با پیه آن بخورید که آن معده را دباغى مى‏کند و بر ذهن مى‏افزاید.[15] پزشکان گفته‏اند: انار خون را تصفیه مى‏کند و خلط آور است و براى کسانى که مزاج گرم دارند خوب است و تنگى‏ها را مى‏گشاید و ملین شکم و مقوى کبد و مفید براى یرقان و طحال و خفقان قلب و سرفه حاد است. صدا را صاف مى‏کند و در صورت، ایجاد نشاط مى‏کند و بدن را سیراب مى‏سازد و به کرمهاى روده مؤثر است.[16]

 

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص133

خرما

امام صادق علیه السّلام در حالى که طبقى از خرما جلویش بود فرمود: این چیست؟ گفتند: این خرما از نوع برنى است. فرمود: در آن شفاست.[17] مى‏فرمود: خرما درمان سم است و در آن بیمارى و ضررى وجود ندارد و هر کس موقع خواب هفت عدد خرما بخورد کرمهاى شکمش کشته مى‏شوند.[18] امام مى‏خواست با گفتن اینکه خرما شفا دارد و بیمارى ندارد، مردم را به خوردن خرما تشویق کند و در صدد بیان تفصیلى منافع و خواص آن نبود بخاطر کثرت منافع آن و اینکه هیچ کس از آن بى‏نیاز نیست ولى علم امروز خواص آن را پس از بررسیهاى بسیار، به دست‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 134

آورده است.

پزشکان مى‏گویند: در خرما فواید بسیارى وجود دارد. خرما بدن را گرم مى‏کند و خون غلیظ پاکیزه‏اى به وجود مى‏آورد و اگر با شیر خورده شود قوه باه را تقویت مى‏کند و جوشیده آن در التهاب و سرفه‏هاى خشک و التهابهاى ریه و تحریکها مجارى ادرار مفید است و خرماى خشک در خونریزى و اسهال و اصلاح لثه منفعت دارد و گفته شده که براى سرطان نیز نافع است چون داراى ماده منیزیوم مى‏باشد که در سرطان اثر دارد. همچنین پژوهشگران تأکید دارند که در سرزمینهایى که خرما زیاد است، سرطان کم است و بزودى در آینده خواص دیگر خرما نیز کشف خواهد شد تا این سخن امام روشن شود که فرمود در خرما شفاست و بیمارى ندارد.[19]

ترجمه مکارم الاخلاق ؛ ج‏1 ؛ ص368

شیر

پیغمبر اکرم (ص) وقتى شیر مى‏آشامید مى‏فرمود:

 «خداوندا در آن برکت قرار ده و بیشتر روزى فرما» و مى‏فرمود: این دو غذا پاکیزه و طیب است: خرما و شیر[1]

 

ترجمه مکارم الاخلاق ؛ ج‏1 ؛ ص369

مردى به امام صادق (ع) عرضه داشت که شیر مرا اذیت مى‏کند، امام (ع) فرمود: شیر تاکنون ضررى نرسانده، ولى تو آن را همراه با غذاى دیگر خورده‏اى و آن غذا بتو زیان رسانیده و خیال کرده‏اى که ضرر از شیر بوده‏[2]

 

طب جامع امام صادق (علیه السلام) ؛ ص59

147: مردى نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت: «جانم به فدایت! دچار ضعف شده‏ام، چه کنم؟»

ایشان فرمود: «شیر بخور که باعث رشد و رویش گوشت و محکم شدن استخوانها مى‏شود.»[3][4]

 

آئین تندرستى ؛ ص174

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود شیر گوسفند سیاه بهتر است از گوسفند سرخ و شیر گاو سرخ بهتر است از گاو سیاه.[5]




[1] طبرسى، حسن بن فضل - مترجم: میرباقرى، سید ابراهیم، ترجمه مکارم الاخلاق (میر باقرى)، 2جلد، فراهانى - تهران، چاپ: دوم، 1365 ه.ش.

[2] طبرسى، حسن بن فضل - مترجم: میرباقرى، سید ابراهیم، ترجمه مکارم الاخلاق (میر باقرى)، 2جلد، فراهانى - تهران، چاپ: دوم، 1365 ه.ش.

[3] ( 7). کافى، ج 6، ص 336.

[4] قزوینى، سید محمد کاظم - مترجمان: راشدى، سعید و راشدى، لطیف، طب جامع امام صادق علیه السلام (قزوینى)، 1جلد، پیام عدالت - تهران، چاپ: سوم، 1388 ه.ش.

[5] موسوى دهسرخى اصفهانى، سید محمود - مترجم: على صحت، آئین تندرستى (دهسرخى)، 1جلد، ناس - تهران، چاپ: اول، 1368 ه.ش.


[1] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

[2] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

[3] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

[4] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

[5] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

[6] ( 1) بحار ج 14

[7] ( 2) همان

[8] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

[9] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

[10] ( 1) اصول کافى از کلینى

[11] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

[12] ( 1) وسائل ج 3 ص 40

[13] ( 2) کشف الاخطار

[14] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

[15] ( 2) کافى

[16] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.

[17] ( 1) کافى

[18] ( 2) همان

[19] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.


--------------------------------------------------------------------

------------------------------------------------------------------------


طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص152


امام صادق علیه السّلام و درمان روحى‏


همان گونه که بدن مریض مى‏شود و سلامت خود را از دست مى‏دهد و احتیاج به معالجه پیدا مى‏کند تا صحت خود را بازیابد، روح و نفس نیز دچار انحراف مى‏شود و به سوى رذائل و صفات ناپسند میل مى‏کند و در این هنگام محتاج معالجه مى‏شود تا به طبیعت اصلى خود برگردد و با اخلاق نیک و صفات حمیده متصف شود.

به عبارت روشن‏تر وقتى صفات ناپسند بر ارواح و نفوس غلبه پیدا

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 153

کرد و شهوات حیوانى و خواهشهاى نفسانى مسلط شد، صحت و سلامت آن از بین مى‏رود و نشاط روحى و شفافیت و لطافت خود را که در حال صحت داشت از دست مى‏دهد.

فلاسفه، این بیماریهاى نفسانى و دردهاى روحى را از قدیم الایام تاکنون با انواع معالجه‏ها معالجه کرده‏اند و روانشناسان و اساتید تربیت براى آن قوانینى وضع نموده‏اند و براى اصلاح نفس برنامه‏هایى ریخته‏اند ولى در این کار موفق نشده‏اند، زیرا براى بیماریهاى روحى علاج قطعى نیافته‏اند و براى آن دواى مؤثرى جز دین آسمانى که بر پیامبران نازل شده پیدا نکرده‏اند. دین آسمانى نازل شده تا انسانیت را از حضیض رذائل و نادانى به بلنداى فضائل و عرفان بالا ببرد و مردم را به سعادت و امنیت برساند و نور هدایت را در زمین روشن کند. تا وقتى که مردم به قوانین دینى عمل کنند و تعالیم و ارشادات آن را به کار برند، در بهشت نعمتها و سعادتمندانه زندگى خواهند کرد. هیچ طبیبى به دردهاى نفوس بشرى آشناتر از آفریننده آن نیست و هیچ حکیمى راه علاج و درمان آن را مانند شارع مقدس نمى‏شناسد.

بنا بر این، دین اثر مستقیمى در سعادت و پاکیزگى نفس دارد و در اصلاح معجزه مى‏کند، به گونه‏اى که اثر آن از اثر طب در درمان بیماریهاى جسمى بیشتر است.

مى‏توان گفت دین مانند سحر است جز اینکه دین همه‏اش خیر و

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 154

سحر همه ‏اش شرّ است و مبلّغان دینى شبیه پزشکانى هستند که درد و درمان را مى‏شناسند و مزاجهاى منحرف را به صحت و اعتدال سوق مى‏دهند، با این تفاوت که گاهى پزشکان خطا مى‏کنند ولى پیامبران هرگز خطا نمى‏کنند.

دین حنیف اسلام براى حفظ بهداشت نفوس بشرى، اخلاق فاضله‏اى را آورده و پیروان خود را به عمل کردن به آن فرمان داده است تا روحهاى آنها را از بدیها حفظ کند. همان گونه که نبوت پیامبر صلاح و اصلاح بشر را از دو ناحیه روح و بدن تضمین کرده و سعادت و زندگى و پیشرفت او را در دو جهان به ارمغان آورده است.

خداوند مى‏فرماید: خدا و رسول او را اجابت کنید هنگامى که شما را به سوى چیزى مى‏خوانند که شما را زنده مى‏کند.

و نیز مى‏فرماید: هر کس عمل صالح کند چه مرد چه زن در حالى که ایمان دارد، به او یک زندگى پاکیزه مى‏دهیم.

و نیز مى‏فرماید: همانا به سوى شما موعظه‏اى از پروردگارتان و شفایى براى سینه‏ها آمده است.

و نیز مى‏فرماید: و از قرآن آن چه را که شفا و رحمت براى مؤمنان است، نازل مى‏کنیم.

وقتى پیامبر بزرگوار اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم مبعوث شد، ندا سر داد که همانا من مبعوث شده‏ام تا مکارم اخلاق را به پایان رسانم و آن حضرت در طول زندگانى شریف خود همواره بذر تعالیم حکمت آمیز را

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 155

مى‏پاشید و درختان مکارم اخلاق اسلامى را در نفوس مردم مى‏کاشت و راه زندگى سعادتمندانه روحى و جسمى را روشن مى‏ساخت تا اینکه به سوى خدا رفت و این ملت را به خود رها نکرد بلکه دو چیز با ارزش میان آنها گذاشت: یکى کتاب خدا قرآن و دیگرى اهل بیت و عترت خود. قرآن کتاب صامت خدا و عترت کتاب ناطق اوست که آنچه را که از تعالیم اصلاحى اسلام مبهم است بیان مى‏کنند و آن قسمت از اسرار پنهانى قرآن را که دیگران به آن دست نمى‏یابند، آشکار مى‏سازند.

بنا بر این عترت پیامبر راهنمایان مردم به سوى خیر و صلاح و هدایت‏کنندگان آنان به راه زندگى راستین هستند. همچنین آنان پزشکان روحى مردمند و آنان را معالجه و مداوا مى‏کنند و لذا مى‏بینیم هر امامى از این عترت پاک پس از پیامبر، دردهاى عصر خود را به نوعى درمان مى‏کرد که مطابق با عقول مردم زمان باشد مانند یک پزشک دلسوز که بیمار خود را با تمام مهربانى و رأفت مداوا مى‏کند تا او را به ساحل نجات برساند.

از آنجا که عصر امام صادق علیه السّلام عصرى بود که در آن اندیشه‏هاى مختلف و اخلاق متفاوت و فرقه‏هاى گوناگون به وجود آمده بود و اخلاق اسلامى کنار گذاشته شده بود و نفوس مردم مسموم شده بود، لذا امام طبق وظیفه آسمانى که داشت خود را طبیب مسئولى در برابر مردم مى‏دانست و عهده‏دار درمان دردها بود.

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 156

چگونه چنین نباشد در حالى که او کتاب ناطق بود و پیامبر درباره او و سایر امامان و قرآن فرموده بود: من میان شما دو چیز با ارزش مى‏گذارم کتاب خدا و عترت من که اگر به آن‏ها چنگ بزنید هرگز گمراه نمى‏شوید.

آرى امام خود را مسئول اول درمان دردهاى امت مى‏دانست که باید امراض روحى مردم را که باعث طغیان رذائل بر فضائل شده بود، معالجه کند و امام با سخنان حکیمانه و راهنماییهاى پر ارزش، تعالیم بلند خود را مطابق با فهم مردم، اظهار کرد به نحوى که شایسته فیلسوف و طبیب معالج است.

اکنون نمونه‏ هایى را از درمان روحى و معالجه نفسانى امام در اینجا مى‏آوریم امام در این معالجات خود اراده فرموده که نفوس را از بیماریهاى نابودکننده فردى و اجتماعى درمان کند و البته در اینجا به مقدار کمى از ارشادات امام بسنده خواهیم کرد چون این مختصر گنجایش نقل همه آنها را ندارد.

1- غضب‏

غضب حالتى در نفس است که کارهاى معمولى یا غیر منتظره آن را به وجود مى‏آورد و باعث مى‏شود که عقل از حالت تعادل خود بیرون بیاید. انسان خشمناک راه درست را نمى‏شناسد و بر فکر و اراده خود تسلط ندارد و در نتیجه، ذهن مختل مى‏شود و اعضاى بدن‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 157

براى خرابکارى و انتقام آماده مى‏گردد. چون خون هیجان پیدا مى‏کند و به سرعت به قلب مى‏رود و از آنجا در تمام رگها منتشر مى‏شود و به طرف بالاى بدن مى‏رود و صورت سرخ مى‏شود و رگهاى گردن باد مى‏کند و در سینه هیجان به وجود مى‏آید و لبها و دندانها مى‏لرزد و در این حالت است که بدن براى انتقام برانگیخته مى‏شود.  

  در میان دشمنان پس از امتحانى که کردم، دشمنى سرسخت ‏تر از خشم ندیدم.

مهمترین عوامل غضب وراثت و بیماریهاست، چیزهایى که زمینه آن را فراهم مى‏کند، بسیار است از جمله آنهاست مزاج عصبى و حالتهایى که از خوردن غذاهاى تند به وجود مى‏آید، همچنین محیط و تربیت تأثیر فراوانى در تشدید غضب دارد.

بعضى‏ها گفته‏اند که عوامل تحریک‏کننده غضب، عجب و مزاح و ستیزه‏جویى و حیله‏گرى و حرص در جمع آورى مال و رسیدن به مقام است و همه اینها اخلاق ناپسندیده هستند و با وجود این عوامل نمى‏توان از غضب رهایى یافت و باید این اوصاف را تبدیل به ضد آنها کرد.

غضب عواقب زیانبار فراوانى دارد و از جمله بیماریهایى است که‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 158

نمى‏توان آنها را بى‏اهمیت دانست مانند سل ریوى و سوء هاضمه و التهاب اعصاب و فشار خون و مانند آنها. گفته شده که آدم خشمناک گاهى به مرحله‏اى مى‏رسد که در او مرض سگ هار پیدا مى‏شود به طورى که اگر کسى را گاز بزند منجر به فوت او مى‏گردد و این نشان مى‏دهد که در آب دهان شخص غضبناک سمى وجود دارد که در دیگران هم اثر مى‏کند.

بنا بر این، غضب یک بیمارى روحى خطرناکى است که به صاحب آن آسیب مى‏رساند و گاهى ضرر آن به دیگران هم مى‏رسد و صاحب آن را به ارتکاب جرائم وادار مى‏کند.

حکما و فلاسفه و پزشکان و دانشمندان با انواع وسایل به معالجه این بیمارى اقدام کرده‏اند به این امید که بیمار شفا یابد ولى موفق نشده‏اند ولى دین اسلام آن را با آسانترین وجه معالجه کرده و جلو آن را گرفته است. همان گونه که در حدیث شریف آمده است.

پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: هر گاه یکى از شما از غضب بدى دید، اگر ایستاده است بنشیند و اگر نشسته است بایستد و اگر غضب فروکش نکرد با آب سرد وضو بگیرد یا غسل کند چون آتش را چیزى جز آب خاموش نمى‏کند.[1] امام صادق علیه السّلام فرمود: غضب، کلید همه بدیهاست.

و فرمود: غضب، قلب حکیم را از بین مى‏برد.

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 159

و فرمود: هر کس به خشم خود مالک نباشد، به عقل خود مالک نیست.

و فرمود: اگر حلیم و بردبار نباشى خودت را به بردبارى بزن. و در حدیث دیگرى آمده: از نظر یاور حلم کفایت مى‏کند.[2] و فرمود: هر کس که خشم او آشکار شود، حیله او آشکار مى‏شود و هر کس که هوایش قوى باشد، احتیاطش ضعیف مى‏گردد.[3]

2- دروغ‏

دروغ انحراف نفس از راستگویى و سرباز زدن روح از انجام وظیفه انسانى خویشتن است و آن یک بیمارى فردى و اجتماعى خطرناک است. چون در صاحب خود بسیارى از رذائل مانند غش و نفاق و تملق و حیله و خیانت و ریا و بدقولى و پیمان‏شکنى را به وجود مى‏آورد و اینها صفاتى هستند که راستگویى، انسان را از آنها حفظ مى‏کند و اساسا دروغگویى شایسته انسانى که مزاج معتدل دارد نیست، چون در آن صورت عضو فاسدى در اجتماع مى‏شود که خود را هلاک مى‏کند و دیگران را نیز به این بیمارى آلوده مى‏سازد.

امام صادق علیه السّلام فرمود: مرضى بدتر از دروغ نیست.[4]

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 160

و نیز فرمود: هر کس بسیار دروغ بگوید ارزش او از بین مى‏رود.[5] 

و نیز فرمود: هر کس راستگو باشد عمل او پاکیزه مى‏شود.[6]

و نیز فرمود: خداوند براى شر قفلهایى قرار داده که کلید این قفلها شراب خوردن است

 و دروغگویى بدتر از شراب خوردن است.[7] 

و نیز فرمود: از مصاحبت با دروغگو پرهیز کن چون دروغگو مى‏خواهد به تو 

سودى برساند ولى ضرر مى‏رساند و او دور را براى تو نزدیک جلوه مى‏دهد 

و نزدیک را دور مى‏نماید.[8]

3- حسد

حسد ناراحت شدن از برخوردارى دیگران و آرزوى زوال نعمت آنهاست و شخص حسدکننده از نعمتهایى که خدا بر بندگانش داده آگاه مى‏شود و حال خوشى پیدا نمى‏کند و چه خوب سروده است ابو الحسن تهامى:

انى لأرحم حاسدى لحرّ ما

ضمنت صدورهم من الاوغار

نظروا صنیع اللَّه بى فعیونهم‏

فی جنة و قلوبهم فی نار

 

یعنى: من به حسدکننده خود رحمت مى‏آورم به سبب بدى خشمى که در سینه‏هاى آنهاست. آنان به کار خدا درباره من نگاه مى‏کنند، پس چشم آنها در بهشت و دلهایشان در جهنم است.

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 161

حسد مرضى بدتر از بخل است چون بخیل از دادن مال خود به دیگران بخل مى‏ورزد ولى حسود از رسیدن مال خدا و نعمت او بر بندگانش ناراحت مى‏شود و از وصول آن به دیگران رنج مى‏برد.

بنا بر این، او دشمن بى‏دلیل و خواهان زوال نعمت دیگران است اگر چه آن نعمت به او نرسد. پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: براى نعمتهاى خداوند دشمنانى است. گفته شد آنها چه کسانى هستند یا رسول اللَّه؟

فرمود: کسانى هستند که بر مردم به سبب آنچه خدا به آنها داده است، حسد مى‏خورند.

این بیمارى روحى حادث نمى‏شود مگر از خباثت روح و میل نفس به سوى شرّ. و هر کس گرفتار آن شود، اخلاقش فاسد مى‏گردد و حسد او را به کارهاى زشت و گناه سوق مى‏دهد و صاحبش را به بدترین دردهاى روحى و بیماریهاى جسمى مى‏کشد. همان گونه که گفته شده:

افسدت نفسک بالحسد

و هدمت ارکان الجسد

 

یعنى: نفس خود را با حسد تباه کردى و پایه‏هاى بدن را ویران ساختى.

وقتى حسد در میان امتى پیدا شد، دودستگى و نفاق و هلاک به آن امت روى مى‏آورد و چون حسد در یک فرد به وجود آمد، به صاحب آن عذاب مى‏دهد چون حسود همیشه در رنج است و براى همین است که امام صادق علیه السّلام فرمود: حسود، انتظار اطمینان قلب‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 162

نداشته باشد.[9] و نیز فرمود: حسود بى‏نیاز نمى‏شود.[10] و نیز فرمود: حسود همیشه نفس مى‏زند و داراى دلى پر غم و اندوهى مداوم است و او زیاد حسرت مى‏خورد و بدیهاى او چند برابر است، او همواره غصه مى‏خورد اگر چه بدنش سالم باشد و نیز فرمود: حسد ایمان را مى‏خورد، همان گونه که آتش هیزم را مى‏خورد.[11]

4- تکبر

تکبر حالتى است که به نفس انسان عارض مى‏شود و انسان را وادار مى‏کند که در بالا بردن خود و تحقیر دیگران از حد بگذرد و به عبارت روشن‏تر: تکبر بالا بردن نفس و خود را برتر از دیگران دیدن است.

این یک بیمارى روحى است که از تنگ نظرى متکبر حاصل مى‏شود و او در خود فضیلتى مى‏بیند که در دیگران نیست و او هرگز به نقص خود و کمال دیگران توجه ندارد. این بیمارى عوارض روحى بسیارى دارد و انسان را به کارهاى ناپسندى وادار مى‏کند مانند ستمگرى و اعتنا نکردن به حقوق دیگران و کینه و حسد و گردن‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 163

ننهادن به حق و نپذیرفتن نصیحت و ارشاد دیگران و جز اینها از رذائلى که متکبر به ارتکاب آنها مجبور مى‏شود و از مکارم اخلاق دور مى‏ماند.

امام صادق علیه السّلام در معرفى آن فرموده است: هیچ کس تکبر نمى‏کند مگر به سبب ذلتى که در نفس خود مى‏یابد.[12] و نیز فرمود: متکبر انتظار نداشته باشد که او را به نیکویى یاد کنند.[13] و نیز فرمود: جهالتى زیان آورتر از عجب نیست.[14] و نیز فرمود: سرآمد احتیاط تواضع است.[15] و نیز فرمود: سه چیز دشمنى مى‏آورد: عجب و نفاق و ظلم.[16]

5- خلف وعده‏

این صفت را کسى دارد که روح او پست است و آن را براى خود مجاز مى‏داند و آن یک بیمارى روحى است که وقتى کسى به آن مبتلا شد از اینکه مورد اعتماد مردم باشد محروم مى‏گردد و در اجتماع خود براى خود بدبختى را به ارمغان مى‏آورد و دوستان و برادران با محبت را از دست مى‏دهد. این ضرر فردى خلف وعده است و اما در

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 164

اجتماع، آن یک بیمارى اجتماعى خطرناکى است که مانع سعادت جامعه و نظم معاملات و حصول اطمینان میان مردم مى‏گردد.

معلوم است که این بیمارى مهم وقتى در نفوس آماده به وجود آمد، هیچ پزشک و فیلسوفى نمى‏تواند آن را درمان کند و فقط عامل دینى و واعظ درونى مى‏تواند اثر کند و این نفس پست را بالا ببرد و به سطح انسانى برساند. لذا امام صادق علیه السّلام از همین طریق مستقیم براى درمان این بیمارى وارد مى‏شود و مى‏فرماید:

هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد به وعده خود وفا کند.[17] و نیز مى‏فرماید: سه خصلت است که در هر کس باشد او منافق است اگر چه روزه بگیرد و نماز بخواند: کسى که وقتى سخن مى‏گوید دروغ بگوید و کسى که چون وعده مى‏دهد تخلف کند و کسى که وقتى امانتى به او داده شد خیانت کند.[18]

6- حرص‏

حرص عبارت است از مبالغه و اسراف در طلب و بالاتر از آن «شره» است و هر دو بیماریهایى هستند که بر نفس و روح عارض مى‏شوند و عامل آن غلبه قوه حیوانى بر عقل و مغلوب شدن عقل در برابر آن است و کسى که مبتلا به این بیمارى باشد همواره فقیر است و هر قدر بر حرص او افزوده گردد بر فقر او اضافه مى‏شود. چون فقر

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 165

همان احتیاج است و مبتلایان به حرص و شره همواره محتاجند چون به آنچه به آنها داده شد قانع نیستند و پیوسته نفس آنها در طلب زیادت است پس آنها همواره فقیرند. گفته شده: بى‏نیازى همان بى‏نیازى نفس است و قناعت گنجى است که فانى نمى‏شود.

امام صادق علیه السّلام فرمود: بى‏نیازترین بى‏نیاز کسى است که اسیر حرص نباشد.[19] و فرمود: هر کس به آنچه خدا به او داده قانع باشد او بى‏نیازترین مردم است.[20] و فرمود: حرص کلید رنج و مرکب زحمت و وادارکننده به افتادن در گناه است و شره جامع تمام عیبهاست.[21] و فرمود: حریص از دو چیز محروم و ملازم با دو چیز است. او از قناعت محروم است و بنا بر این راحتى ندارد و از راضى شدن (به قضاى الهى) محروم است پس یقین ندارد.[22]

7- مراء و جدال‏

این دو صفت دو بیمارى ناپسند و مهلک است و هر دو ناشى از یک شهوت باطنى است که بر نفس عارض مى‏شود و بروز آنها به این صورت است که با ایراد گرفتن از دیگران در قول یا فعلش، در مقام‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 166

اعتراض مى‏آید و مى‏خواهد به طرف مقابل طعنه بزند و او را تحقیر کند تا با ابراز زیرکى و معرفت، برترى خود را بر او ثابت کند.

این دو بیمارى حد اقل این ضرر را دارند که باعث پیدایش بغض و عداوت و نفرت میان دو دوست مى‏شود و این عاقبت خوشى ندارد.

امام صادق علیه السّلام با ارشادات و نصایح دینى خود به معالجه آنها پرداخته و فرموده است: مؤمن مدارا مى‏کند و مراء و ستیز نمى‏کند.[23] و نیز فرموده است: نادانى در سه چیز است: شدت مراء و ستیز و تکبر و جهل به خدا.[24] و در حدیث دیگرى فرموده: هفت نفرند که اعمال خود را فاسد مى‏کنند و هفتمین آنها کسى است که همواره با برادر خود ستیز و جدال مى‏کند و مدعى است.[25] در اینجا بحث در این موضوع گسترده را به پایان مى‏بریم و اگر مى‏خواستیم تمام آنچه در این باره از امام صادق علیه السّلام وارد شده بیاوریم، این رساله مختصر گنجایش آن را نداشت و ما به اختصار برگزار کردیم و هدف ما جز این نبود که فقط برگى از این باغ سرسبز که با تعالیم امام مرشد حکیم و مقتداى ناصح ابو عبد اللَّه جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام شکوفا شده به خوانندگان گرامى تقدیم کنیم. صلوات و سلام خدا بر او و پدران طاهرین او باد. طالبین به کتابهاى مفصل‏

طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 167

رجوع کنند.

اکنون که نمونه‏هایى از طب امام صادق علیه السّلام را ذکر کردیم و آنها همه قطره‏اى از علوم و معارف امام بود، در نظر داریم که بعضى از پزشکان عصر امام را معرفى کنیم چون آنها تأثیر فراوانى در گسترش علم طب در آن زمان داشتند. طبیعى است که در این قسمت نیز اختصار را رعایت خواهیم کرد.[26]


[1] ( 1) بحار الانوار و کشف الاخطار

[2] ( 1) این چند حدیث در کافى نقل شده است

[3] ( 2) بحار الانوار

[4] ( 3) حلیه

[5] ( 1) وسائل

[6] ( 2) کافى

[7] ( 3) جامع السعادات

[8] ( 4) کتاب العترة

[9] ( 1) خصال باب العشره

[10] ( 2) الحادى عشر

[11] ( 3) کافى باب حسد

[12] ( 1) کافى باب کبر

[13] ( 2) کافى باب عشرت

[14] ( 3) تحف العقول

[15] ( 4) بحار الانوار ج 17

[16] ( 5) تحف العقول

[17] ( 1) کشف الاخطار

[18] ( 2) همان

[19] ( 1) تحف العقول

[20] ( 2) کافى باب حب الدنیا

[21] ( 3) کافى باب قناعت

[22] ( 4) الفصول المهمه

[23] ( 1) بحار الانوار ج 17

[24] ( 2) همان ج 1

[25] ( 3) خصال صدوق

[26] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.


---------------------------------------------------------------------


طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام) ؛ ص108


امام‏ فرمود: زکام کارى از کارهاى خدا 

             و لشکرى از لشکرهاى اوست 

که آن را براى از بین بردن ناراحتى تو فرستاده است. این سخن اشاره مى‏کند که زکام یک حادثه طبیعى و در خدمت بدن انسان و مانند یک سپاهى است که بر بیمارهاى حمله مى‏کند و با ترشح و نزول اشک آن را از دماغ بیرون مى‏کند. پزشکان گفته‏اند: کسانى که با زکام مبارزه مى‏کنند بیچاره‏اند چون زکام بدن را از فضولات پاک مى‏کند و اگر زکام معالجه شود، بیماریهاى بسیارى را سبب مى‏شود.[1]


[1] مستغفرى، جعفر بن محمد - خلیلى، محمد - مترجم: مراغى، یعقوب، طب النبی و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، 1جلد، مؤمنین - قم، چاپ: سوم، 1381 ه.ش.


--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

194/نمونه مطالب/نتیجه جستجوی:امام فرمود: 

                  در نرم افزار: طب اسلامی نور1/5

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


نام کتاب: دانشنامه طب اهل بیت علیهم السلام‏

پدیدآور: دریایى، محمد

موضوع: طب روایى‏

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: 1

ناشر: پیام کتاب‏

مکان چاپ: تهران‏

سال چاپ: 1388 ه. ش‏

نوبت چاپ: اول‏

        ------------------------------------------------------------------------------

جایگاه حجامت‏ درمانى در عصر جدید

..... ص : 629
توطئه‏ى طب استعمارى علیه سنت نبوى حجامت ..... ص : 630
حجامت در طب اسلامى ..... ص : 632
نتیجه ..... ص : 635
اقدامات قبل از حجامت ..... ص : 636
ضمن حجامت ..... ص : 637
بعد از حجامت ..... ص : 638
نقش مؤثر حجامت، در پیشگیرى از سکته‏ى قلبى ..... ص : 639
فصد و خواص درمانى آن ..... ص : 642
در فضیلت و خواص فصد ..... ص : 642
در خواص و اهمیت خون ..... ص : 642
عللى که تأخیر فصد را واجب مى‏کند ..... ص : 643
در بیان اصولى که در حال فصد باید به آن توجه کرد ..... ص : 644
نشانه‏هاى فراوانى خون بدن ..... ص : 644
نشانه‏هاى تباه شدن خون در بدن ..... ص : 645
حالات خون پس از گرفتن ..... ص : 645
عوامل فساد خون ..... ص : 646
خون در هر مزاج و سال عمر ..... ص : 646
موارد فصد ..... ص : 646
* علل لازم براى فصد و میزان خون گرفتن تا حدى که غش کند ..... ص : 647
* چگونه در زمان فصد باید قدرت بیمار را حفظ کرد و خون چه مقدار باید گرفته شود. ..... ص : 647
* نیروى افراد ضعیف را چگونه مى‏توان حفظ کرد تا غش نکنند؟ ..... ص : 648
* در بیان مواردى که فصد نباید کرد ..... ص : 648
* فصد را در سه مورد به هیچ وجه نمى‏توان انجام داد: ..... ص : 649
* فایده دو یا چند بار فصد کردن ..... ص : 650
* تدابیر اصلاحى براى رگ زدن ..... ص : 652
* در بیان شناخت رگ‏ها که در چه بیمارى‏ها و زمانى باید زده شود: ..... ص : 652
* در بیان ضررهاى حاصل از دفع زیاد خون ..... ص : 653
* در بیان ضررهاى حاصل از خارج نکردن خون هنگام نیاز ..... ص : 653
فصد(خون گرفتن از سیاهرگ) ..... ص : 654
* عوارض رگ زدن ..... ص : 654
* نکاتى را که باید هنگام رگ زدن رعایت کرد: ..... ص : 655
فرق انتقال خون با حجامت و فصد ..... ص : 656
زالودرمانى، کاربرد و خواص آن ..... ص : 660
بهترین درمان‏ها از زبان پیامبر ..... ص : 660
 فهرست تفصیلى مطالب
فهرست منابع فارسى و عربى

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

جامع الحدیث کبیر: 

پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: 

«بهترین درمان‏ها، حجامت کردن، 

خوردن مسهل (لینت‏ دهنده‏ ى مزاج)، 

سعوط (انفیه کشیدن)، 

لدود (دارویى تلخ مزه، که براى معده مفید مى‏باشد) 

و زالو انداختن مى ‏باشد.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


دائرة المعارف گیاه درمانى ایران ؛ ص1064


آیا همه ‏ى پزشکان حجامت را توصیه مى‏کنند؟


خیر، اطلاعات پیرامون حجامت در جامعه‏ى پزشکى فعلى 

در سطح ایران محدود است، فقط در برخى از

دائرة المعارف گیاه درمانى ایران، ص: 1065

دانشگاه‏هاى آمریکا، انگلیس، آلمان و چین این موضوع به شکل کلاسیک تدریس مى‏شود؛ لذا طبیعى است که وقتى پزشکان ما از ویژگى‏هاى درمانى آن بى‏اطلاع هستند همه آنها اقدام به این عمل نمى‏کنند، از سوى دیگر اطلاعاتى که مطرح شده است براى بعضى از پزشکان بسیار جدید است و مدت زیادى از آن نمى‏گذرد، با توجه به اینکه پزشکانى که در ایران با این موضوع آشنا هستند محدودند ولى بازهم طرفداران حجامت به سرعت در حال افزایش هستند، اکثر پزشکان سنتى از روش حجامت براى اکثر بیمارى‏ها استفاده مى‏کنند.

معناى حجامت: حجامت اصطلاحا به روشى از خونگیرى اطلاق مى‏شود که جهت درمان بعضى از بیمارى‏ها به کار مى‏رود و داراى سابقه‏ى تاریخى 7000 ساله مى‏باشد و به عنوان یک سنت الهى در روایات و سیره‏ى پیامبران و ائمه‏ى اطهار مطرح شده و جزء احکام امضایى اسلام است و در طب سنتى نیز به عنوان رکن درمان به حساب مى‏آید.

مزیت حجامت نسبت به سایر روش‏هاى درمانى متداول: به‏طور کلى حجامت یک روش درمانى بدون عوارض جانبى است و اگر به صورت تخصصى از آن استفاده شود برترى‏هاى فراوانى نسبت به روش‏هاى درمانى جارى مانند مصرف داروهاى شیمیایى و جراحى دارد. 

مزیت‏ هاى درمان با حجامت  را مى‏ توان 

به‏طور خلاصه بدین شرح بیان کرد:

1- حجامت یک روش درمانى بدون عوارض جانبى است.

2- حجامت براى تمامى سنین کاربرد دارد.

3- حجامت با حد اقل امکانات فنى و تجهیزات اجرایى مى‏تواند بیمارى‏هاى سخت و مزمن را درمان کند.

4- حجامت هیچ‏گونه وابستگى فنى، علمى و ابزارى به خارج از کشور ندارد.

5- حجامت یک رفتار درمانى است و نیازى به تجهیزات بیمارستانى ندارد.

6- در حجامت فاکتورهاى مداخله‏گر وجود ندارد و یک روش کامل درمانى است.

7- حجامت چون یک دستور دینى است، توان جلب تأثیرات روانى (سایکوتیک) در آن بالا است و از این طریق علاوه بر افزایش سطح درمان‏پذیرى، موجب تقویت فرهنگ اعتقادات مذهبى و ارتباط انسان با خدا مى‏شود.

ارزش درمانى حجامت: در منابع طب اسلامى و طب سنتى حجامت به عنوان یکى از ارکان مهم درمان ذکر شده است و بیمارى‏هاى گوناگونى را درمان مى‏کند و به صورت اختصاصى در منابع طب اسلامى به شکل پیشگیرانه‏ى، درمان همه‏ى بیمارى‏ها شمرده شده است و در مورد بیمارى‏هاى خاص، درمان تمامى بیمارى‏هاى ناشى از غلبه‏ى خون گفته شده است.

انجام چند مرحله حجامت در سال بى‏خطر است؟ براى طبائع بلغمى و صفراوى انجام 1 الى 3 مرحله در سال مفید و بى‏خطر است و بیشتر از آن نباید تجویز گردد. براى طبائع سوداوى به همراه یک سلسله تمهیدات درمانى دیگر تعداد را مى‏توان افزایش داد.

سقف تعداد حجامت مورد نیاز در طبائع دموى، نسبت به سن فرد، تعداد روزهاى فاصله تعیین مى‏شود، یعنى فرد 30 ساله 30 روز یکبار، 40 ساله 40 روز یکبار و ...

البته کمتر از 30 روز یکبار نباید تجویز شود.

نقش حجامت در پیشگیرى از بیمارى‏ها:

بیشترین کاربرد انواع حجامت در پیشگیرى از بیمارى‏ها است که شامل بسیارى از بیمارى‏هاى عروقى، عصبى، خونى، غدد پوستى و بیمارى‏هاى اتوایمون و ... مى‏باشد.

بیمارى‏هایى که با حجامت درمان شده‏اند:

کاهش و تنظیم چربى خون، دیابت غیر وابسته به انسولین، کم کردن اسید اوریک خون، دردهاى‏

دائرة المعارف گیاه درمانى ایران، ص: 1066

عضلانى، سردردهاى میگرنى و دموى و برخى از بیمارى‏هاى پوستى نظیر: درمان آکنه، جوش صورت و بدن، پسوریاریس، آلرژى‏هاى دارویى و غذایى، آلرژى‏هاى فصلى، اعتیاد به نیکوتین مواد مخدر، بیمارى‏هاى انسداد عروق کرونر و پیشگیرى از سکته‏هاى قلبى و مغزى، عوارض بعد از یائسگى (منوپوز) دردهاى قاعدگى در زنان و دوشیزگان (دیسمنوره) و برخى بیمارى‏هاى عفونى، هورمونى، غدد، واریس، سیاتیک، داءالفیل و ده‏ها بیمارى دیگر.

توصیه‏هاى قبل از حجامت‏

1- درمان را از اصلاح تغذیه شروع کنید و به پزشکانى که پیرامون تغذیه با شما گفت‏وگویى ندارند اعتماد نکنید، خواه حجامت‏گر باشند یا پزشک عادى، متخصص باشند یا فوق تخصص.

2- تمام داروهاى شیمیایى از قبیل قرص، آمپول، کپسول و روش‏هاى جراحى داراى عوارض جانبى خطرناک و متعدد مى‏باشند. بنابراین از درمان‏هاى کم خطر و کم‏عارضه‏تر بهره گیرید.

3- هیچ‏گاه با شکم گرسنه حجامت نکنید.

4- فایده و خاصیت حجامت را با رعایت رژیم‏هاى غذایى مناسب با ویژگى‏هاى خود چند برابر کنید.

5- چند ساعت قبل از حجامت دخانیات مصرف نکنید.

6- بهتر است یک ساعت قبل از حجامت یکى از مواد زیر را مصرف کنید: شربت، آب انار، انار، عسل، ماءالشعیر و سایر مایعات طبیعى.

7- سعى کنید در تاریخى که پزشک براى حجامت معین نموده مراجعه کنید زیرا حجامت براساس ماه قمرى تعیین مى‏شود و هر روز آن داراى خواص ویژه‏اى مى‏باشد.

8- بیست و چهار ساعت قبل از حجامت از نزدیکى کردن (مقاربت جنسى) بپرهیزید.

9- جهت استمداد از پروردگار متعال براى شفا یافتن و یا گرفتن نتیجه درمان بهتر، با وضو باشید و آیة الکرسى را پیش از حجامت قرائت نمایید و در حین حجامت نیز مرتب صلوات بفرستید.

10- انجام حجامت در روزهاى 13 الى 27 ماه قمرى مطلوب‏تر است.

11- حجامت براى هر فرد، بسته به طبع و مزاج وى متفاوت است.

12- حجامت در روزهاى چهارشنبه و جمعه ممنوع است (مگر به ضرورت و با تشخیص پزشک و با رعایت موازینى خاص).

13- برخى از افراد باید قبل از حجامت چند روز رژیم خاصى داشته باشند (معمولا مسهل) و الا حجامت اثر مطلوبى نمى‏بخشد.

14- حجامت براى بانوان در ایام عادت ماهیانه ممنوع است مگر به ضرورت در برخى از بیمارى‏ها.

15- حجامت در ماه مبارک رمضان پس از افطار بلامانع است.

16- حجامت براى نوزادان و اطفال و نوجوانان هیچ ضررى ندارد بلکه موجب افزایش رشد قد، وزن و محکم شدن استخوان‏ها و عضلات آنان مى‏شود.

17- اطفالى که حجامت مى‏شوند کمتر دچار عفونت و سرماخوردگى و سایر بیمارى‏هاى عفونى مى‏شوند.

18- درصورتى‏که سابقه مصرف دارو و یا سابقه بسترى در بیمارستان را به هر علتى دارید و یا بیمارى مزمنى دارید حتما با پزشک حجامت‏کننده در میان بگذارید.

19- افرادى که دچار بیمارى‏هاى خونى هستند قبل از انجام حجامت حتما با پزشک حجامت‏کننده مشورت کنند.

روش انجام حجامت چگونه است؟ پس از معاینه و اخذ شرح‏حال از بیمار، موضعى که براى حجامت تعیین شده است ضد عفونى گشته سپس با لیوان‏

دائرة المعارف گیاه درمانى ایران، ص: 1067

حجامت که به صورت یکبار مصرف ساخته شده است به مدت چند دقیقه بادکش مى‏شود، بعد از ایجاد انبساط، چند خراش سطحى ایجاد مى‏گردد، آن‏گاه با تناسب وضعیت جسمى، بالینى و عروقى بیمار در 3 الى 5 مرحله از وى خون گرفته مى‏شود. این عملیات در مجموع حدود 20 دقیقه انجام مى‏شود که خون گرفته شده حد اکثر به 50 تا 70 سى‏سى بالغ مى‏گردد، در حجامت خشک مرحله خون‏گیرى انجام نمى‏شود.

بیماران براى حجامت باید به چه اشخاص و یا مراکزى مراجعه کنند؟ پزشکانى که دوره‏ى آموزشى اجرا و روش تجویز را گذرانده باشند، صلاحیت انجام حجامت را دارند، پیراپزشکان نیز در صورت گذراندن دوره آموزشى مى‏توانند حجامت کنند ولى تجویز حجامت باید با نظر پزشک آشنا با این روش درمانى صورت گیرد. لازم به ذکر است که بخش‏نامه‏هاى اخیر وزارت بهداشت، حجامت را یک رفتار درمانى نیازمند به پژوهش علمى توصیف کرده است و این امر را در غالب طرح‏هاى پژوهشى زیر نظر مراکز تحقیقاتى و دانشگاهى میسر مى‏داند. بیماران براى انجام حجامت مى‏توانند به پزشکانى که مجرى طرح پژوهشى حجامت هستند و دوره‏ى آموزشى خود را طى کرده‏اند مراجعه کنند.

تفاوت بین خون دادن و حجامت؟ در خون دادن به خاطر قابل استفاده بودن خون جهت افراد دیگر، معمولا خون تمیز از رگ‏هاى بزرگ فرد گرفته مى‏شود و خون دادن فرد دهنده داراى منفعت کمترى نسبت به گیرنده است. ولى در حجامت خون از مویرگ‏ها گرفته مى‏شود و براى فرد دیگرى قابل استفاده نیست و براى فرد حجامت شونده داراى منفعت بیشترى است. از امام صادق (ع) نقل شده است که: از موضع حجامت هیچ چیز جز سموم خارج نمى‏شود.

آیا استفاده از فواید حجامت تنها براى درمان بیمارى‏ها است؟ بیشترین کاربرد انواع حجامت در بعد پیشگیرى از بیمارى‏ها است و با مکانیسم‏هاى مختلفى از جمله تنظیم سیستم ایمنى موجب پیشگیرى از بیمارى‏ها مى‏شود و بدین ترتیب مى‏توان نتیجه گرفت که کاربرد حجامت فقط براى درمان بیمارى‏ها نیست.

چه افرادى را نباید حجامت کرد؟ حجامت درمانى اگر توسط افراد غیر مطلع انجام شود ممکن است موجب درمان نشود و یا اشکالاتى پدید آورد 

و    در مورد افراد زیر نباید حجامت کرد:

1- افرادى که به تعریف اسلامى به طب سنتى دچار غلبه شدید بلغم هستند.

2- کودکان از بدو تولد تا چهار ماهگى‏

3- زنان باردار تا ماه چهارم باردارى.

4- زنان در ایام عادت ماهیانه‏

5- افراد داراى بیمارى کمبود پلاکت خون‏

6- افرادى که دچار فشار خون مقطعى بالا هستند.

(این افراد ابتدا باید با استفاده از حجامت‏ گرم‏ 

و خشک به طریق مخصوص، فشار خون را کاهش داده و سپس حجامت کنند).

توصیه‏ هاى پس از حجامت‏

1- تا 24 ساعت از دخانیات استفاده نکنید.

2- تا 24 ساعت ورزش و کار سنگین انجام ندهید.

3- تا 24 ساعت ماهى و غذاى شور مصرف نکنید.

4- براى اینکه جاى زخم حجامت باقى نماند 3 شب متوالى قبل از خواب به مدت 3 دقیقه پنبه‏اى را به شیر جوشیده آغشته کرده و روى محل بمالید و یا روزى دو مرتبه با لایه‏اى از عسل موضع را آغشته کنید.

5- بهتر است 12 ساعت پس از حجامت استحمام نکنید.

6- نماز خواندن پس از حجامت طبق فتواى مراجع تقلید تا 12 ساعت بلامانع است و نیاز به شستشو و حمام نیست. البته هرکسى باید به فتواى مرجع تقلید خود مراجعه و عمل کند.

7- طى 6 ساعت اول پس از حجامت خوردن‏

دائرة المعارف گیاه درمانى ایران، ص: 1068

شربت عسل (یک قاشق عسل+ یک لیوان آب ولرم)، آب میوه و ماءالشعیر مطلوب است.

8- خوردن انار، آب انار، سیاه‏دانه، زرشک سیاه، سماق، خاکشیر و عرق کاسنى سبب رقیق شدن خون مى‏شود.

9- شماره‏ى تلفن پزشک خود را گرفته و همراه داشته باشید و درصورتى‏که پس از حجامت ناراحتى خاصى پیدا کردید آن را با پزشک خود در میان بگذارید.

10- حجامت، بار اول ممکن است تأثیر چندانى نداشته باشد یا حتى گاهى به‏طور موقت مقدارى علایم بیمارى و درد بیمار بیشتر شود؛ عجله نکنید، هیچ نگران نباشید و با پزشک خود مشورت نمایید تا شما را راهنمایى کند.

11- در دو صورت حجامت بسیار عالى اثر مى‏کند:

الف) تکرار حجامت با زمان‏بندى مشخص شده که توسط پزشک باشد (حجامت نیز مانند سایر روش‏هاى درمانى نیاز به چند جلسه تکرار دارد). ب) دستورات غذایى و نسخه‏هاى گیاهى ارائه شده توسط پزشک کاملا مراعات شود زیرا در غیر این صورت تأثیر حجامت کم خواهد بود.

12- پس از حجامت تا 24 ساعت نزدیکى کردن (مقاربت جنسى) ممنوع است.

13- کسانى که در مرتبه اول حجامت دچار کاهش فشار خون، سرگیجه و حالت تهوع مى‏شوند. باید بدانند که در دفعات بعدى حجامت این حالت را نخواهند داشت و طبق بیان حکماى بزرگمان حجامت براى این دسته از افراد بیشتر نیاز است.

14- به هیچ وجه نگران بیمارى‏هاى خونى مثل ایدز و هپاتیت نباشید زیرا تمام وسایل حجامت در مطب استریل و یک‏بار مصرف هستند.

15- نزد هرکسى که ادعا دارد مبنى بر اینکه من مى‏توانم حجامت انجام دهم یا پزشکى که لوازم او به‏طور کامل بهداشتى نباشد نباید حجامت انجام دهید.[1]

 


[1] حاجى شریف، احمد، دائرة المعارف گیاه درمانى ایران، 1جلد، حافظ نوین - تهران، چاپ: دوم، 1388 ه.ش.


دسته ها :
X